بچه های پابرهنه
قسمتی از کتاب بچه های پابرهنه آب بالا آمده بود و همه جور خرت و پرت و آت و آشغال های گندیده را در آغوش گل آلودش با خود میبرد باد سردی شلاق کش میوزید و با تازیانه ای سرما صورت آمدم ها را کبود می کرد صدای تازیانه باد بود و سوز و سرما زمین از باران دیشب پر از گل و لای بود و آب باران توی چاله چوله های آن یه زده بود روی پل تاکسی بار ها پشت هم صف کشیده |
![]() |
دسته بندی | کتاب |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 1885 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 163 |